*بلورین بانو*

*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ
*بلورین بانو*

*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ

معضل های من!

هر کسی خصلت های بد و خوب زیادی داره...و اما یه خصلت بد خودم که حسابی ناراحتم می کنه اینه که تو خریدام خیلی عجول هستم...همون موقع از چیز خاصی خیلی خوشم میاد اما یه مدت کوتاه که استفاده می کنم می بینم واقعا تو خریدش درایت به کار نبردم!!

از این خصلتم بد حرصم می گیره...من نمی دونم می تونم خودم و درست کنم یا نه...آخه بارها به خودم قول دادم تو خریدام همه جوانب و در نظر بگیرم اما بعد از مدتی با دیدن چیزی که همون موقع واقعا به دلم می شینه به خریدش ترغیب می شم و می خرم و طبعا قولم و هم فراموش کردم دیگه!!

در واقع تو بیشتر موارد اون چیزی که خریدم و به دلم نشسته همچین زود هم از دلم نمی ره فقط چون نمی تونم اونجور که دلم می خواد ازش استفاده کنم اعصابم از دستش خورد می شه...یه سری چیزا هم هست که هم ازش خوشم اومده و هم مثل همیشه با عجله خریدمش ولی از شانسم خوب از آب در میاد و برای استفاده کردنش هم خیلی ازش راضی هستم...بعضی وقتا هم که نا پرهیزی می کنم و احیانا مثلا با فکر خرید می کنم بازم روز از نو و روزی از نو...استفاده که می کنم می بینم همچین با فکر خرید کردن هم فقط گاهی وقتا می تونه تاثیر داشته باشه...آخه تا اون چیز مورد استفاده قرار نگیره حسن و عیب هاش مشخص نمی شه...و این برای من همیشه معضلی بوده و حامی هم اصلا روش من و قبول نداره....همیشه بهم تذکر داده که الکی چیزی رو نخرم ولی من که گوشم بدهکار نیست!! البته اینم بگم حس می کنم با مدیریت حامی یه خورده دارم سعی می کنم بهتر تو این مورد عمل کنم...

...

من یه آدم کاملا سرمایی هستم!! یعنی زمستونا همیشه یخم!!مثلا وقتی حامی می گه هوای خونه خوبه من دارم از سرما میلرزم اون موقع! حالا بخاری هم روشنه...اگر روشن نباشه که دیگه واویلا....اینقدر غر می زنم که نگو...آخه ما هم اد اومدیم خونه ای رو انتخاب کردیم که پشت به آفتابه و اصلا رنگ آفتاب و نمی بینیم!! خصوصا تو زمستون!! یعنی من موندم که چرا موقعی که داشتیم واحد های آپارتمانا رو انتخاب می کردیم چرا یادم نبود من اینقدر سرمایی هستم و نیاز مبرم به آفتاب دارم برای گرم شدن خونه!! خلاصه فکر کنم اینم یکی از موردای عجول بودن منه...آخه اگر ذره ای فکر می کردم می فهمیدم من افتاب لازمم!! ولی دقت نکردم و شد این!! چون تا حامی گفت این واحد خوبه منم گفتم خب خوبه دیگه...آخه من اونموقع پیش خودم فکر می کردم تابستونا که کم آفتاب بگیره واسه خونه بهتره و خنکتره و از گرمای طاقت فرسای تابستون نجات پیدا می کنیم...نگو این طرف قضیه رو هم که فصل سرما بود در نظر نگرفتم و سریع گفتم خوبه و موافقت کردم!!

...

چند روز پیش رفتم یه کفش ورزشی خریدم می خوام باهاش برم ورزش کنم!! با خانوم همسایه مون که خانوم همکار حامی هم هست و هر دو تو یه متجمع هستیم دارم می رم...شنبه جلسه اول بوده و امروز هم جلسه دوم...من باید برم کم کم حاضر شم...

اینم از اتفاقات این مدت که به صورت روزانه ننوشتمش فقط خیلی کلی در موردش صحبت کردم!!

نظرات 18 + ارسال نظر
ی خانوم شاد پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:54

تو هم مثه منیا!
همیشه میگم قبل خرید باید حسابی فکر کنم ببینم مطابق نیازهام هس یا نع
ولی دقیقن میرم خرید یادم میره اصن من نیازم چی بوده یا چ فاکتورایی داشتم!

این نظر رو 10 بار زدم هی کد تصویری ارور میده
از وقتی نظرات چسبید ب پست ها اینجوری میشه همش

دقیقا موقع خرید آدم کلا هوش از سرش می پره با این همه چیزای خوشکلی که می بینه!
مال من تنها اینجوریه برات یا برای بقیه هم اینجوریه؟ اگر برای من تنهاست بگو تا درستش کنم و به شکل قبل برش گردونم

گلی پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 11:29 http://salamnamekhoda.persianblog.ir/

سلام خانمی خوبی ؟ این طور مواقع خیلی تو ذوق ادم میخوره منم بعضی موقع ها برام این موضوع پیش میاد و خوشبختانه همسری این طور نیست واگه خدا بخواد کامل همنشین داره به من هم اثر میکنه
وای سرما خیلی بده
انشالله که ورزش کردنت ادامه دار باشه

آره همسر منم اینجوری نیست...منم باید از این به بعد عین اون بشم تو خرید کردن...
خیلیییییییییییییییییییی
ایشالا

روزای من پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:28

منم اوایل اینطوری بودم همیشه با عجله ای خرید
میکردمب رای خودم ولی الان بهتر شدم
چون الان میرم همه جارو میگردم حتی اگه چندرروزم
طول بکشه البته من بیشتر برای چیزهای که میخوام گرون
بخرم زیاد وقت میزارم چندروز میگردم بعد که پیدا کردم میخرم
من بعضی وقتا میرم بیرون زیاد پول نمیبرم تا بگردم یه چیزی
باب دلم پیدا کنم که بعدا پشیمون نشم یا اینکه ازش استفاده نکنم

منم باید همین کار رو بکنم...یعنی باید بتونم تا دیگه چیز بی خودی نخرم...

روزای من پنج‌شنبه 21 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:30

خیلی خوبه خونه روبه افتاب باشه
من شوهرم خیلی اهمیت میده به این
که خونه روبه افتاب باشه چون اگه
نباشه واقعا هم اینکه بوی نم میاد توخونه
وافتابم خیلی خوبه برای ضدعفونی
خونه

آره دقیقا...ولی ما به این چیزا توجه نکردیم و این خیلی بده

گلابتون بانو شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 00:22 http://golabatoonbanoo.blogsky.com/

منم وقتی از یه چیزی خوشم بیاد می خرمش! به شرط داشتن پول البته!!!
خیلی هم کم پیش اومده از خرید چیزی پشیمون بشم.

خب مشخصه با فکر خرید می کنی دیگه

دلداده شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 06:51 http://http://emammhr.blogfa.com/

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا (ع)

با سلام و احترام

وبی سا خته ام برای عاشقانی که مسا فت ها ی دور را برای رسیدن به معشوقشان پیاده طی میکنن در قلبشان خسته گی راهی ندارد چون عطر طمع

وصال بی قرار شان کرده

لطفا خاطره شعر و سلام خودتون برای امام مهربانی ها امام الرضا ع
در نظرات فراموش نفرمایید دعوت تون میکنم به یه زیارت انلاین در حرم با صفاش....

سلام
خدا خیرتون بده

مریم شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:08

سلام عزیزم. خوبی؟
منم مشکل شما رو دارم فقط ی جور متفاوت تر.
اینقد بازار و میگردم تا ی چیزی چشمم و بگیره. همیشه بین دو تا چیز میونم و همیشه اونی و بر میدارم که نمیخام.
همش میگم کاش اون یکی و خریده بودم و تا آخر هر وقت نگاش میکنم میگم کاش اون یکیو خریده بودم بیشتر بدردم میخورد.

سلام مریم جان
به نظرم شما حتی اگر اون یکی رو هم برداری بازم می گی کاش این یکی رو بر می داشتم...گاهی برای منم اینجوری پیش میاد ولی دیگه نه به اندازه تو...ولی کلا وجه اشتراکمون تو خرید کردن ناقصه

لیلا شنبه 23 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 15:22 http://chatrerangi.blogsky.com/

خوب این مشکل چندان بزرگی نیست!مخصوصا وقتی خودت بهش آگاهی میشه حلش کرد!!!از طرفی مشورت با همسرت می تونه بزرگترین کمک باشه برات!بعدش هم به مرور زمان وقتی تو زندگی مشترک پخته تر شدی مطمئن باش خیلی با درایت به همه چی نگاه خواهی کرد!مثلا همین بحث خونه !تو تا الان تو خونه خودتون در مقام دختر خونواده بودی و همیشه فکر کردن به مسایل آسایش خونه با پدر و مادرت بوده!وتو ناخواسته از این موارد دور بودی.اا حالا که خانوم خونه تویی رفته رفته اونقدر تجربه کسب می کنی که هر روز بهتر از دیروزت می شی!!

دقیقا...حالا این چیزایی رو که می گی واقعا دارم لمسشون می کنم...مسئولیت...فکر کنم مسئولیت داشتن باعث می شه آدم تو زندگی پخته تر عمل کنه...تو همه موارد...

ونوسی یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:04 http://zananegieman.blogfa.com

عزیییزم اشکال نداره عوضش تابستونای جایی که هستی طولانی تر از زمستوناشه (نیمه پر لیوان) :)
خواهر منم مثل توئه و من بهش می گم موقع خرید جو گیر میشی واسه همین من همیشه باهاش می رم خرید و کنترلش می کنم :دی
آفرین خانم ورزشکااار

آره باید نیمه پر لیوان و هم ببینم با این وضعیت...
واقعا همینطوره باید با این اوضاع یکی ما رو کنترل کنه وگرنه نمی شه
مرسی

منا یکشنبه 24 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 12:24 http://sahmemaan.blogfa.com

همین که از خصلتهای بد خودت با خبری این خودش یه خصلت خوبه
این ینی میتونی تغییر کنی اگر بخوای . . .
ولی درسته الان سرما میکشی ولی واقعا تابستون خنک نگه داشتن خونه هم سخت میشد و گرما هم که ادمو کلافه میکنه ;)
چه خوب که یه دوست پیدا کردی تو سخاتمونتون عالیه :)

آره این خودش می تونه موثر باشه تو روند تغییرم...
خدا کنه همینجور باشه واقعا...
آره...البته همچین صمیمی هم نیستیم ولی خب بازم بهتر از هیچیه...

شاذه دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 14:04 http://moon30.blogsky.com

خونه ی رو به آفتاب تابستون کم آفتاب می گیره. برای این که تابش آفتاب مستقیمه و توی اتاق نمیفته. ولی زمستون خوبه. همچین تا وسط اتاق میاد و گرم میشه.
منم دارم از سرما می لرزمممم.. از صبحم هرچی بخاریا رو زیاد کردم گرم نشدم. معمولاً سر ظهر دیگه خوب می شدم :(

پس تو هم عین منی...اونجا که دیگه فکر کنم خیلی سردتر از اینجا باشه...

فروغ(ردپاهایم) دوشنبه 25 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 16:54

من برعکس توام
خیلی خیلی زیاد در مورد چیزی که میخوام بخرم یا انجام بدم فکر میکنم و تحقیق انجام میدم انقدر که بعضی وقتا صدای اطرافیانم درمیاد
ولی برای اینکه ناامید نشی بهت میگم که از اول اینطوری نبودم پس توام با کارکردن روی خودت میتونی به خودت غلبه کنی

وایی فروغ من اگر عین تو باشم دق می کنم...راستش اینهمه صبر و تحمل ندارم که روی یه چیز یه عالمه فکر کنم...

topoli سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:50

بجاش تو تابستون خونتون کللللی خنک تره و میتونین کمتر کولر روشن کنین

خدا کنه همینجوری باشه واقعا...ما که تجربه تابستونو اینجا نداشتیم فعلا...

عسل سه‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 20:11 http://www.beat.persianblog.ir

اتفاقا من خونه های پشت به آفتاب رو خیییلی بیشتر میپسندم آخه صبحها دیگه نور آفتاب مستقیم نمیره تو چشمم راحت میخوابم:)))
اتفاقا منم زده به سرم برم باشگاه کنار خونمون ثبت نام کنم..آدم کلی روحیه ش عوض میشه:)

اونوقت خونه می شه یخبندون که...ولی این سر صبحی رو خوب اومدی...
دقیقا همینطوره...جاهایی عین اینجاها روحیه آدم و خیلی تغییر می ده...

غزال چهارشنبه 27 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 10:08 http://man-to-yas.blogfa.com/

وای دختر چقدر سخت میگیری به خودت
من همیشه واسه خرید همه رو دیوونه میگنم واسع خرید یه پالتو 3تا خیابون پر از مانتو فروشی رو زیر پا در کردم تا یه پالتو خریدم شاید 100تا مغازه ولی خوب نهایتا مورد پسند واقع شد جوری که هر چی میخرم همه میپرسن از کجا خریدی
تو هم سعی کن یکم راحت تر بگیری و خودتو اذیت نکینی و واسه حرید دقت بیش تری به خرج بدی

حالا کی سخت می گیره تو خرید؟ من یا تو غزالی؟ تو که می گی سخت می گیری واسه خودت ولی من آسون می گیرم...خب مشکل منم همین اسون گرفتنه خریدمه...همین باعث می شه خراب کنم...البته برای تو هم یه جور اسون گرفتنه...چون اولش سخت می گیری ولی خب بعدش دیگه راحتی...ولی من بر عکس تو هستم

گیسو جمعه 29 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:20

سر مسائل جزئی خودتو ناراحت نکن
خونه رو که نخردید بعد یه مدت دیگه میرید یه جا دیگه
ولی خب همه ی اینا میشه تجربه که دفعه ی بعد این موارد هم در نظر بگیرید

آره دیگه...گاهی وقتا بی تجربه گی خیلی به ضرره!

مریم شنبه 30 آذر‌ماه سال 1392 ساعت 09:49

یلدات مبارک عزیزممممممممممممممممممممم. شب خوب و خوشی داشته باشی عروس خانوم

ممنونم همچنین تو دوست خوبم...

رزماری شنبه 14 دی‌ماه سال 1392 ساعت 12:14 http://mano-hamsaram.blogsky.com

این پستت رو خوندم نمی دونم چرا یهو یاد حکایت حلقه ات افتادم .حکایت اونم همین بود که بعد از خرید پشمون شدی ؟
ولی حلقه دومت واقعاً شیک تر و قشنگتر از اولیه است .
پس تو هم عین من سرمایی هستی .
بلورین خواهر زاده منم سرمایی شدید بود .دکتر بهش شربت آلوئه ورا تجویز کرده .محصول شرکت باریج اسانس .میگه از وقتی میخورم دیگه اصلاً اصلاً سردش نمیشه .بهت توصیه میکنم بری داروخونه و بگیری بخوری .خیلی خوبه

آره دیگه...ولی الان که یه هوا بزرگتر شدم دیگه سعی می کنم اون عادت بد و از سرم بندازم...
مرسی ازت رزی جون...
اتفاقا یه مدت حامی این شربت و می خورد...بدنش حساسیت اورد البته اون سرمایی نیست ولی خب الان که این و گفتی می ترسم استفاده کنم...من دست و پام همیشه خدا تو زمستون یخه و این اذیتم می کنه...بدنم گرمه فقط مشکلم سرانگشتای دست و پامه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد