*بلورین بانو*

*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ
*بلورین بانو*

*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ

از کتاب تا کافی شاپ

دیروز برای اواین بار بود که می رفتم یه کافی شاپ! یه کیک بستنی زدیم بر بدن که خیلی بهمون چسبید...حالا با کی؟ دوست صمیمیم که اومد برام شیرینی درست کنه...اسمش و اینجا می ذارم دلا...دلا شب قبلش اس داد گفت نمایشگاه کتاب زدن من می رم تو هم میایی؟ منم بس که کتاب دوست هستم گفتم بعله که میام...رفتیم و رفتیم!! اما چه رفتنی...چشمتون روز بد نبینه خواهر جان...همچین که کتابا رو دیدیم دود از مخمون زد بالا!! همه ش کتابای تکراری و تاریخ مصرف گذشته که مشتری نداشته... اومدن اینجا بساط کردن که چی؟ نمایشگاه کتاب با یه عالمه تخفیف!!

دست و از پا درازتر از نمایشگاه اومدیم بیرون! گفتیم چکار کنیم و چکار نکنیم که یه هو یه کافی شاپ جلومون سبز شد...در واقع ما جلوی کافی شاپه سبز شدیم! یه خورده شور و مشورت کردیم که چه بخوریم که بهمون مزه بده تو این هوای سرد که گفتیم کیک بستنی! کیک بستنی رو زدیم تو رگ و اومدیم بیرون! بعدم یه خورده پیاده خیابونا رو گز کردیم و بعد هم رفتیم مسجد نمازمون و خوندیم و بعدترش بازم یه خورده خیابونارو و متر کردیم و بعدش هم به سلامتی برگشتیم سر خونه زندگیمون!

شما شاهد باشید پول کتابایی که می خواستیم بخریم چه جوری رفت تو شکما!! بعد کسی نیاد بگه تو کشور ما کتاب خوان کمه!! یعنی همچین می زنم لهش می کنم تا دنیا دنیاست اسم کتاب به زبونش نیاد!!(جذبه رو بابا) خودم از این ابهتم رعشه افتاد تو تنم! شما رو نمی دونم!

نظرات 13 + ارسال نظر
عسل سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 22:27

:))))))))
وااای عاشق این پیاده روی هام من :)
با یه دوست خوب
که هرچی که دلت میخواد بتونی بهش بگی

آره یه پیاده روی با تم دوستانه...

صدف سه‌شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 22:41

سلااااام
من که بیشتر پایه ام پول برای شکم مبارک بدم به جای کتاب
در همین دوفته اخیر بنده 200 تومن پول رستوران برای شکم عزیز دادم و از این بابت بسی خرسندم حالا اگه همینو پول کتاب داده بودم شب خابم نمیبرد
نه تا این حدم شوخی کردم 3ه ماه یکبار 100 هزار تومن هم برای کتاب اختصاص میدم ولی خب رستوران را بیشتر ترجیح میدم

سلاااااااااااام
تو بالاخره تونستی اینجا کامنت بذاری؟ تبریک صدف بانو جان
از دست تو...آره راست می گی...منم زمانی عین تو بودم...اما نمی دونم چرا مدتیه دیگه شکم در اولویت کاریم قرار نداره...بیشتر از همه سعی دارم کارای مفید انجام بدم...مثل بافتنی و کتاب خوندن و کارای مثبت دیگه...دیگه تقریبا وقتی برای رسیدگی به شکم نمی مونه...نهایتش اینه که یه ناهار درست کنم...

محبوبه چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 09:13 http://mzm7072.persianblog.ir

تو یزدم هرموقع نمایشگاه میزنند کتاباش مزخرفه
کیک بستی نوش جونتون
بابا جذبه

اونجا دیگه چرا؟ اونجا که مرکز استانه...
ممنونم محبوب

گلی چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 11:17

به به چه کتاب خوشمزه ای کتابی با نام کیک بستنی
جذبه رو بابا
نوش جونتون تا باشن اینا یه سری کتاب درست حسابی بیارن

گلی؟ الان تو کدوم گلی هستی؟ من اینجا دو تا دوست دارم که گلی اسمشونه...الان هنگم که کدوم هستی...آدرست و بذار عزیزم...
کتاب با نام کیک بستنی رو خوب اومدی...
آره والا...کاشکی صدامون و می شنیدن

دریا چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 13:29

سلاااااااام به به به کافی شاپ و بستنی
خوبید خانمی؟
من با شعر جدیدی برگشتم و آپم

خیلی مزه داره اونم تو هوای سرد...
ممنونم دوستم
چشم حتما

صبا چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:28

تو این کشور کتاب خوان کمه

صباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا لههههههههههههههههههه شدی رفت

ونوسی پنج‌شنبه 3 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 07:43 http://zananegieman.blogfa.com

خخخخ چشم ما چیزی نمی گیم
اصلن خوب کاری کردی نمیشه که همش عادم پولاشو صرف غذای روح کنه!!!بعضی وقتا هم این پولارو باس صرف غذای جسم کرد
خوبه؟؟؟راضییی ازم؟

آورین به تو دخمل خوب
بلههههههههههههههههههههههه عالی هم راضی ام

گیسو جمعه 4 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 01:49

کتاب با تاریخ مصرف گذشته
خب گاهی هم لازمه به شکم رسیدگی بشه
پولاتونو جم کنید واسه نمایشگاه بعدی

وووووووووووویییی یادش می افتم حس خاکی بودن بهم دست می ده!
بله اون که آره ولی وقتی هدف چیز دیگه باشه کمی تا قسمتی سر خورده می شیم!!
ایشالا...اگر نمایشگاه بعدی هم اینجوری نباشه البته

روزای من شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 03:20

ترسوندی مارودختر کی جرات داره به تو بگو اخه

ما اینیم دیگه

دختری بنام اُمید! شنبه 5 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:38

اصلا مردم فرهنگ دوست به این میگن
نوش جونتون

بلی بلی
مغسی بانو امید

رزماری دوشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 12:19 http://mano-hamsaram.blogsky.com

خیلی باحالی بلورین .
ببین این خاطره کیک بستنی ، توی کافی شاپ ، با دوستت تا همیشه تو یادت می مونه .
این بهتره یا خوندن 2 تا کتاب ؟؟؟؟
هان ؟؟؟
زود تند سریع بگو ؟؟؟؟
آفرین .دیدی .کافی شاپ رفتن بار فرهنگی بیشتری داره

آره بابا...بی خیال کتاب

لیلا سه‌شنبه 8 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 14:00 http://chatrerangi.blogsky.com/

کتابها نوش جونت!!!

مرسی عزیزم

GoLi چهارشنبه 9 بهمن‌ماه سال 1392 ساعت 10:33 http://flowerever.blogsky.com/

کتاب کیلو چنده؟

آورین آورین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد