*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ

*بلورین بانو*

اینجا منم و یه دنیای خیلی بزرگ

در هم بر هم!

باورم نمیشه که بعد از مدت ها شهرم بو و رنگ باران به خودش گرفت.تا دیروز بارش ادامه داشت. خیلی روزای  عالی و دلچسبیه. لطافت هوا آدم و به وجد میاره.امیدوارم امسال زمستون پر باری داشته باشیم. چون واقعا بارون برای ماهایی که بارش کم داریم نعمت بزرگیه.

همیشه پاییز و بهار قشنگترین حس رو برای من داشتن اما پاییز یه چیز دیگه است. حس خوب پاییز و اون هوای خاصش لذت بخشه برام.

 این روزایی که کوتاه هستن دارم روزه هایی که تو زمان بارداری خانم گلم و شیردهی نگرفتم و میگیرم. دو ماه....هووووووووووو.......نفسگیره واقعا...تا حالا هشت روز و روزه گرفتم......کوووووو تا شصت روز!!

الانم دیگه خانم گل و از شیر گرفتم و البته لجبازی های بسیارش به جا مونده. اونقدر لجباز شده که منو میترسونه. خواب ظهرونه ش و هم نداره دیگه. هر جور تلاش میکم نمیاد بخوابه. شبا هم به سختی میاد تو رختخواب. خلاصه که این روزا کارای خانم گل  شده معضل...

احتمالا یه ده روز دیگه با حامی راهی شیرازیم و البته همه مون برای دکتر. من برای دندون پزشکی. حامی هم برای چشم و کلیه ش و خانم گل هم متخصص کودکان واسه خاطر کمبود وزن و بی اشتهاییش.

برامون دعا کنید

نظرات 1 + ارسال نظر
دختری بنام اُمید! دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1395 ساعت 19:10

سلام بر بلورین بانوی عزیز
خوبین؟
چقدر خوب، منم دلم میخواد این روزا روزه بگیرم، التماس دعا
ان شالله همیشه سلامت باشین

ممنون دوست من

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد