این روزا تصمیم دارم کارایی رو انجام بدم که صحیحه و البته من به دلیل تنبلی از انجامشون صرف نظر کردم. مثل اینکه دستکش ظرف شویی رو موقع ظرف شستن حتما بپوشم و اینکه نخ دندون و به صورت مرتب هر شب استفاده کنم رژیممممممممم غذایی شامل نخوردن شکلات و شیرینی و کمتر خوردن غذاهای پر کالری و خوردن بیشتر میوه و سبزیجات و ورزش کردن و کتاب خوندن و خلاصه هر کار خوب دیگه ای که برای سلامت روح و جسم لازمه .انگار آدم که از سی سالگی عبور می کنه می فهمه دنیا چه خبره و قراره از این به بعد چه چیزای بدی اتفاق بیافته که باید از همین حالا جلوشو بگیره. خلاصه که اصلی ترین و سخت ترینشون الان همون رژیم و آب کردن شکم و پهلوهاست. وقتی می بینم قبلا به قول امروزی ها چه قدر باربی بودم و لباسا تو تنم اندازه بود حرصم می گیره. گرچه الان هم زیاد چاق نشدم و فقط پرتر شدم اما بازم من اون منه قبلی رو بیشتر دوست دارم چون سبکتر و راحتتر بودم.
خدا خودت کمکم کن
دستکش نمی زنییییی؟بزن دختر دستات می پوکه من هرگز بی دستکش ظرف نمی شورم
قبلا میپوشیدم ولی یه مدت به خاطری که زود ظرفارو بشورم و برسم به خانم گل و کارای خونه نمی پوشیدم
جان جان دلم نی نی خواست
آره شیرینه عین عسل.
حالا چرا یه هو نی نی؟ نکنه باز خواب دیدی؟
سلام
نه خواب ندیدم ولی خو می خوام دیگه.... بابا نداره ولییییی
بابا فامیلای ما تحفه ان فقط وقت نیاز گذرشون میفته
آره بچه خیلی خوبه
عجب پس از اون لحاظ!
چقدر جالب
شمام از سی سالگی صحبت کردین
30 سالگی همیشه برای من یه سال عجیب بوده
شاید برای خیلی ها 40 سالگیه ااما اولین باره یه جا از زبون یک نفر می خونم که 30 سالگی رو ملاک قرار داده
چه قالب قشنگی
سلام:)
سلام. قالب قابل شمارو نداره
چون از دهه بیست در اومدم و دیگه نمیشه گفت بیست و چند سال. دهه بیست اوج جوونیه و دهه سی نزدیک تر به چهل هست واسه همین کمی باید مراقب باشیم تا چهل بدی رو پشت سر نذاریم و در عین حال پنجاه و شصت و ...